کاسب اهل خدا

یه انگشتر عقیق بزرگ دستش بود

قشنگ قد یه بند انگشت!

میدیدم که روی نگین انگشتر نوشته داره ولی نمیشد خوندش.

تمام مدتی که داشت در مورد اجناسش توضیح میداد حتی یه بار هم قسم نخورد و اسم خدا پیغمبر نیاورد

بابا یه کم سربسرش گذاشت و گفت ماشاالله انگشترتم خیلیی بزرگه

بنده خدا یه مکثی کرد بعد گفت این روش ایه الکرسیه چون میخوام همیشه باوضو باشم دست میکنم.

شهاب الدین ..
۰۹ دی ۱۲:۱۵
سلام
خدا نسلشون رو زیاد کنه...
پاسخ :
سلام
ان شاالله
Masiha Eshraghi
۱۹ دی ۰۸:۵۳
هو...
نفسش حق...
پاسخ :
:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
منِ مختصر
میخوام دل به دریا بزنم
اوج بگیرم
پرواز کنم!
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان