یه سری چیزها هست که نمیدونم و این ندونستنم! خیلی ازارم میده
یه سری چیزها هم هست که میدونم ولی نمیدونم در برابرشون چه واکنشی باید نشون بدم! اینها خیلی خیلی ازارم میده
یه سری چیزهای دیگه هست که میدونم و میدونم که چه واکنشی هم باید داشته باشم ولی نمیشه اون واکنش رو عملی کرد!اینها زجرآورن...
من نمیخوام به این روند پیش بره ولی اگه اینجوری داره پیش میره و روز به روز وضع بدتر میشه
نتیجه ی رفتارها و ندونم کاری های خودته
نتیجه ی بی تدبیری های او هست...
نتیجه ی خود درست بینی هاته
نتیجه ی اینه که فکر میکنی همیشه حق باتوئه در صورتی که همیشه اون حق فقط نصفش با توئه بوده
نتیجه ای اینه که یه خوش بینی مفرط نسبت به بعضی ها داری که دست بر قضا اون بعضی ها انقدرها هم که تو فکر میکنی خوب نیستن
البته شاید انقدر هم که من فکر میکنم بد نباشن
میدونی که منم خیلی قبلترها باهات هم عقیده بودم و قبول داشتم که اون بعضی ها خوبن
ولی الان نه...الان معتقدم مثل من و خیلی دیگه از ادمها! اونها هم مجموعه ای از خوبی ها و بدی ها رو دارن
کاش بعد از این همه سال تو هم این رو متوجه میشدی
کاش میشد که این چرخ گردون دو صباحی اینوری بگرده
کاش میشد ورق برگرده و تو هم اینها رو ببینی...
*عنوان از حافظ
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یک سان نباشد حال دوران غم مخور