چون زیادی به درد نخوره مطلب میذارمش ادامه که بیخودی وقت ملت تلف نشه!
یکی نیس بگه نه که قبلیا خیلی به درد بخور بود :دی
اندر خرابی حالم همین بس که اون داروی بی خیالی دکتر هم انگار به جای اینکه روی مغز اثر بذاره روی سیستم گوارش اثر میذاره و سیستم گوارشم کن فیکونه!
و سردردها کماکان ادامه دارن
یه چیز مسخره هم اینکه! من توی ذهنم بود که دکتر گفت موقع سردردها چای دارچین و اسانس نعنا بخور
چتدباری که تو این مدت سردرد شدم همین کارم کردم و با خودم میگفتم عجب زهرماری دارم میخورم هم به شدت بو داره و هم مزه مزخرف نعنا!و هم بی اثره :|
امشب که باز سردردم و رفتم سراغ پاکت داروها! میبینم دکتر گفته موقع سردرد اون اسانس نعناهه رو باید بمالی به پیشونی و شقیقه :|
الان هم سردردم هم بوی نعنا رو مغز و اعصابمه :دی
با اینکه تابستونی رو ول نگشتم و خداییش کار کردم ولی احساس می کنم ول گشتم و هیچ حرکتی نزدم :|
استادها از راه نرسیده شاخ شونه کشیدن واسمون :/
استاد معماری اومده میگه من مثل استاد مدارتون نیستم کشکی پاستون کنم!!!!
و من به این فکر می کنم که برای صدم به صدم مدار زحمت کشیده بودم تا بتونم نمره ادم وار بیارم :|
قبلا گفته بودم میخوام منجوق دوزی یاد بگیرم!
رفتم سراغش و یه کم یاد گرفتم و یه پارچه ترمه هم خریدم که جانماز برا بعدهای خودم درست کنم
فعلا که دادم که طرحش رو بکشن هرموقع یکی دوتا گلش رو درست کردم عکسش رو میذارم!!
امروز بعد 7-8 سال دست به قلمو بردم!همین! جالب بود ...