دلــم گویی چو موج از خود گریزان است.

هیچ وقت

هیچ وقت

هیچ وقت 

این روزا رو یادم نمیره

برا من درده

درد خالص

امان از این روزا

امان از زندگی

نمیگذرم از کسایی ک باعث این دردن...

۰ نظر

دل انگیز نیس

امروز از اون روزا بود که میشد لقب بدترین روز سال رو بهشون داد

خیلی همه چی تو هم شده

از کنترلم خارجه

و این روی مغز و اعصابمه

با استادم صحبت کردم واسه پروژه

اولش از این پروژه های ابکی معرفی کرد

البته نه اینکه واقعا ابکی باشه ها!نه سطح توقع من زیادی بالاس

ادم ایده الیستی مزخرف ب قول بعضیا:))

خلاصه که استاد هم وقتی فهمید دنبال چی ام و چجوری میخوام باشه پروژه ام

یه چی رو مطرح کرد که با حساب و کتاب خودش دو سال وقت میگیره:)

و این یعنی همه حساب کتابای من برا زودتر تموم شدن کارشناسی پر:دی

گرایشی که میخوام ارشد بخونم هم در همین راستای موضوع پروژه اس

البته واضحه که هیچی معلوم نیس و هیچکی از فردای خودشم خبر نداره

الان اگه هنوزم عین قدیما بودم باید بخاطر اینا کلی ذوق میکردم ولی دریغ....

 

یه چی دیگه هم هس

یه چیزی رو باید یه بار برای همیشه تو مغزم فرو کنم که اگه نکنم هرچیزی ممکنه پیش بیاد

پس بفهم دختر جون

چه بخوای چه نخوای همینه که هس تغییرش نمیتونی بدی!بفهم تغییری در کار نیس!

 

هیچ وقت هیچ وقت همراه بودن نمایشی برای هیچکی دل انگیز نی

تقلبی بودنش حال ادم رو بهم میزنه

تقلبی همراه نباشیم:)

۳ نظر

کاسب اهل خدا

یه انگشتر عقیق بزرگ دستش بود

قشنگ قد یه بند انگشت!

میدیدم که روی نگین انگشتر نوشته داره ولی نمیشد خوندش.

تمام مدتی که داشت در مورد اجناسش توضیح میداد حتی یه بار هم قسم نخورد و اسم خدا پیغمبر نیاورد

بابا یه کم سربسرش گذاشت و گفت ماشاالله انگشترتم خیلیی بزرگه

بنده خدا یه مکثی کرد بعد گفت این روش ایه الکرسیه چون میخوام همیشه باوضو باشم دست میکنم.

۲ نظر

آلزایمری ها

قدیما ادما ی اشتباه رو ی بار انجام میدادن

یعنی همون ی بارم یه جوری پوست از سرشون کنده میشد که تا عمر داشتن یادشون نمیرفت

جدیدا! ی اشتباه رو به ۷۹۸۵ طریق ممکن انجام میدن و تحت هیییییییییییچ شرایطی حاضر نیستن قبول کنن که اشتباه کردن.

به واقع اصلا مهم نیس که بفهمن اشتباه کردن یا نه!

مهم اینه ادمهایی که زندگیشون تحت تاثیر اشتباه اونا به فنا میره هیچ وقت نمیتونن عین یه ادم عادی زندگی کنن

و اصلا و ابدا مهم نیست که اشتباه کننده چه نسبتی با اطرافیانش داشته باشه

و گل اخر رو موقعی میزنن که ادعای خیرخواهی هم میکنن.

جا داره بهشون گفته بشه "و من الله توفیق"

 

+

 

هیچ وقت هیچ وقت بیش اندازه سرتون رو نکنید تو زندگی قبلش از شمای همسرتون. یا اگه احیانا کنجکاویتون اجازه نداد و اینکارو کردید

تحمل شنیدن حرفای خلاف میلتون رو هم داشته باشید

قرار نیس همه چی اونجوری که شما فکر میکنید بوده باشه!!

 

۰ نظر

دگراحمق پنداری مزمن!!

یه سری از دوستان هم هستن

فکر میکنن همین که فلان مدرک رو دارن

یا تو فلان رشته خاص تحصیل کردن یا میکنن

یعنی دیگه خیلی خاص و باشعور و شاخ و خفنن.

دوست عزیز معیار سنجش شعور!میزان تحصیلات یا رشته تحصیلی شما نیس! شما دکتر باش ولی بیشعور ببین کی تحویلت میگیره جز اون مریض بدبختی که زیردستته!!

ایضا مهندس و بقیه موارد!!

ی هفته ای که بیمارستان بودم روزی هزار بار خداروشکر میکردم که وارد رشته های پزشکی و پیراپزشکی نشدم!محیط بیمارستان برا یکی عین من خود جهنمه!! یعنی ۷ لایه مدیریتی و اقابالاسری وجود داره. همه دکتراهم فکر میکنن حتما هرکسی مریضه بی سوادم هس!!فقط اونا هستن که سواد و تحصیلات دارن!!!بابا بی خیاااااااااااااااااااااااااااال

 

 

پ ن

تو کل اون جماعت دکتر رزیدنت اینترن پرستار و سرپرستاری که من اونجا دیدم فقط ی نفر بود ک اخلاق داشت و شعور!!خدا امثالش رو زیاد کنه. مریض داری خودش سخت هس تحمل کردن اینجور ادما دیگه عذاب الهیه رسما!!

۱ نظر

گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی...

یه نقطه ای از زندگی هم هست

قاعده اش اینه که سرشار از انرژی ، خوشحالی، انگیزه و ذوق باشی

ولی!!

فقط دلت میخواد بخوابی که نفهمی زمان چجور میگذره

 

عنوان از سعدی

 

گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی

چون تو دارم همه دارم دگرم هیچ نباید

۰ نظر

اولین تجربه

با اینکه سابقه من تو بیمارستانی شدن خیلی سیاهه

ولی امشب اولین باریه که شب تو بیمارستان میخوابم

و مهم تر اینکه اینبار من مریض نیستم...

همین که اتفاق بدی براش نیفتاده خداروشکر

میشد که خیلی بدتر از اینا بشه... خدایاشکرت

۴ نظر

دلم تنگه...

حکایت اون معلمی که ب شاگردش گفته بود ی گونی بردار و به تعداد ادمایی که ازشون متنفری سیب زمینی بنداز داخلش و همه جا همراه خودت ببر رو شنیدین؟

یه کوه رو دوشمه...

هیچ وقت!هیچ وقت تصور نمیکردم یه روزی این حجم از تنفر رو بتونم تو قلبم جا بدم‌...

تلخه خیلی تلخ... دلم برا تنهایی خودم تنگ شده...

۰ نظر

لحظه نگاشت

دومین تصادفش

تو این دو هفته

خدا سومیش رو بخیر کنه....

۴ نظر

بازی عجیب

زندگی عجب بازی هایی داره

ی کارایی میکنه که هر چی فکر میکنی نمیفهمی دقیقا از کجا داری میخوری

احساس می کنم مردم و ب جای زندگی راه مردگی رو پیش گرفتم...

خدایی فکرشم نمیکردم جواب همه ی خواهش هام این باشه...

۱ نظر
منِ مختصر
میخوام دل به دریا بزنم
اوج بگیرم
پرواز کنم!
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان