الهی به امید تو

امشب رو می سپارم به خودت

هرچی صلاح خودته خدا

من بنده ی توام تو میشناسی این بنده ت رو 

مطمئنم بد برام نمیخوای

مطمئنم راه درست رو نشونم میدی

مطمئنم تو نخوای همه دنیا هم جلوم صف بکشه حریف نمیشه

توکلت علی الله

 

یا انیس من لا انیس له

یا رفیق من لا رفیق له

یا حبیب من لا حبیب له

 

شهاب الدین ..
۰۹ تیر ۰۰:۳۰
سلام
حال شما؟خوب هستین؟
چرا فقط امشب رو؟ کل زندگی رو بسپارید به خودش، مطمئنا خیلی بهتر از ما مدیریت میکنه.
پیامتون رو خوندم.
نه، نیازی به فایل صوتی نیست.
این مدل برداشت از دین و خدا، برای شروع زندگی مشترک کافی نیست.
همین رو به پدر و مادرتون بفرمایید، یقینا قانع میشن.
ولی راستش میخواستم یه تذکری خدمتتون بدم.
من نسبت به علاقه شما در مورد خانواده و مخصوصا پدر و مادرتون شک ندارم.
ولی از لحنتون احساس میکنم شما نسبت به میزان علاقه و نگرانی شون درباره خودتون، شک دارین.
دو سه شب پیش یه جا تو پیامتون نوشته بودین این ملت، من دقیق متوجه نشدم منظورتون چیه.
تا پیام امشبتون که از لقظ این جماعت استفاده کرده بودین.
تازه فهمیدم این الفاظ رو نسبت به خانواده تون دارید به کار میبرید.
میدونید، این الفاظ بی احترامی نیست، ولی یه بار معنایی منفی داره. یه نوع جدایی و گسست و دو دستگی توش هست.
لفظ "این جماعت" با "ما" دو دسته جدا از هم رو به ذهن متبادر میکنه.
یه موقع من از خانواده ام صحبت میکنم در حالی که به علاقه شون نسبت به خودم ایمان دارم،
و یه موقع از گروهی که که باهاشون زندگی میکنم، ولی دچار سوء تفاهماتی هستیم و به نظرم نسبت به من بی تفاوت هستن دارم صحبت میکنم.
یکی از قسمتایی که خیلی باید روش وقت گذاشت، قبول این مسئله است که خدا از بین حداقل همین 7 میلیاردی که الان دارن رو این کره خاکی زندگی میکنن، این خانواده رو برای من در نظر گرفته. پس یقینا بهترین هستن از همه لحاظ.
باور این مسئله به این راحتی نیست.
تا باورش نکنیم نمیتونیم به حدی برسیم که اف به پدر و مادر نگیم.
این اف نگفتن که کنایه از کوچکترین بی احترامیه و یه دستور قرآنیه، تا به این حد عمیق از باور قلبی نرسیم، اتفاق نمیفته.
این صحبتی که دارم عرض میکنم، اولین مخاطبش خودم هستم و کاش کمی هم خودم عمل کنم.
البته که من در جایگاه پدری، مطمئنم کوتاهی نسبت به بچه هام داشتم و دارم و حتما اشتباهاتی کردم و میکنم.
ولی با این وجود، همه این کوتاهی ها و اشتباهات دلیل نمیشه فرزند نسبت به والدینش کدورت داشته باشه یا ته دلش باور نداشته باشه پدر و مادر حقیقتا نگرانش هستن و چیزی جز خیر براش نمیخوان.
اگر جز این بود، خداوند برای تبیین هولناکی روز قیامت و تجسم بهترش مثال از رها کردن فرزنذد نمیزد.
یعنی این علاقه با وجودی که اینقدر محکمه، ولی ترس و وحشت روز قیامت باعث از بین رفتنش میشه.
رو این حساب خواهش میکنم هم برای من دعا کنید که بتونم این باور رو در خودم به وجود بیارم و هم سعی کنید خودتون به این یقین برسید.
شب جمعه است، شب زیارت مخصوص اباعبدالله... خیلی التماس دعا.
مهرناز .ج
۰۹ تیر ۱۷:۵۳
چطوری تو؟
یارقدیمی :)
انشالله همیشه هرچی به صلاحته برات اتفاق بیفته❤
پاسخ :
خداروشکر خوبم خودت خوبی مهربانو؟
امید ب خدا:)
عاقبت بخیر بشی عزیزم❤
مهرناز .ج
۱۰ تیر ۲۱:۰۰
من خوبم. تو خوبی؟ خوب باش... همیشه ❤
مرسی عزیز دلم. تو هم همینطور❤
پاسخ :
خداروشکر ک خوبی😚
سعی میکنم خوب باشم😊
عزیزی مهربانو😍😍
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
منِ مختصر
میخوام دل به دریا بزنم
اوج بگیرم
پرواز کنم!
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان