بی حوصله ام!

حوصله ی حرف زدن ندارم

حوصله ی درد و دل کردن و شنیدن هم ندارم

حوصله ی تحلیل رفتار ملت روهم ندارم!

حوصله ی سوال هایی ک میپرسه رو ندارم!

 

خودمو نمیگیرم

ادعای خوب بودن و به قول اونوریا پرفکت بودنو ندارم

ولی جدا اعصاب ندارم به چیزایی فکر کنم

که اعصاب نداشته مو نابود میکنه!!

 

برام مهم نیس ک قلب فلان مردمان کوچیکه

برام مهم نیس که کم حرف می زنم یا زیاد

برام مهم نیس ک از کم حرفی یا پرحرفیم ممکنه کسی ناراحت بشه

(من همینم! خیلی راحت میتونه نیاد سروقت من!)

برام مهم نیس که دیگران چی میگن در موردم و چی فکر میکنن

چرا نمیخواد درک کنه ک من بدبختی کشیدم تا رسیدم ب این بی تفاوتی!!

 

مهم خودمم ک علی الحساب این روزا افقیم :دی

 

بعدا نوشت:

حالم داره از این بوی رنگی که توی خونه پیچیده بهم میخوره!!

موندم من چطوری قبلا نقاشی هم میکردم و دو برابر این بو رو تحمل میکردم!!!

شهاب الدین ..
۰۳ تیر ۰۲:۰۵
سلام
بی حوصلگی و بی اعصابی رو تجربه کردم.بیشتر اوقات پیاده روی تند حالم رو خوب کرده.شده حتی تو یه اتاق 20 متری اینقدر دور خودم چرخیدم تا خوب شدم!
ولی بوی رنگ و تینر هیچ دارویی نداره جز فرار!فقط میتونم آرزوی صبر کنم براتون تا تموم شدن رنگ و نقاشی تون!
پاسخ :
سلام
پیاده روی که فعلا مقدور نیس ولی اگه میشد ی جایی رفت ک سکوت محض باشه خیلی خوب بود!!
خداروشکر رنگ کاری خونه تموم شد و از شدت بوی رنگ کم شده! تازه من فرار میکردم صبح تا ظهر رو(اوج رنگ کاری!!) ولی بازم دیوونم کرده بوی رنگ!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
منِ مختصر
میخوام دل به دریا بزنم
اوج بگیرم
پرواز کنم!
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان